ادبیات آذربایجان

.نه به انتظار یارینه ز یار انتظاری

ادبیات آذربایجان – به ادبیاتی اطلاق می شود که به زبان آذربایجانی نوشته شده یا توسط نویسندگان، شاعران یا مهاجران آذربایجانی نوشته شده است.

فهرست

  • ۱ادبیات باستان آذربایجان
    • ۱٫۱خاستگاه اساطیری و شعر عامیانه
    • ۱٫۲دوران حماسی: بناهای تاریخی رایج ترکیه
  • ۲قرن میانسالی
    • ۲٫۱درآمدی بر ادبیات مکتوب (قرن نهم)
    • ۲٫۲ادبیات آذربایجان اولیه رنسانس (قرن X-XI)
    • ۲٫۳ادبیات آذربایجان دوره رنسانس (قرن XII)
    • ۲٫۴ادبیات آذربایجان قرون وسطی (قرن XIII-XVI)
      • ۲٫۴٫۱شعر
  • ۳ادبیات آذربایجان دوره جدید (هفدهم – ۱۹۲۰)
    • ۳٫۱ادبیات آذربایجان اوایل دوره مدرن (قرن XVII-XVIII)
      • ۳٫۱٫۱شعر
    • ۳٫۲عصر رئالیسم روشنگری ادبیات آذربایجان (قرن نوزدهم)
      • ۳٫۲٫۱نثر
      • ۳٫۲٫۲شعر
    • ۳٫۳ادبیات آذربایجان دوره نهضت ملی دمکراتیک (۱۹۰۰-۱۹۲۰)
      • ۳٫۳٫۱نثر
      • ۳٫۳٫۲شعر
  • ۴ادبیات آذربایجان آخرین دوره (۱۹۲۰ – hh)
    • ۴٫۱ادبیات شوروی
      • ۴٫۱٫۱مرحله رئالیسم سوسیالیستی در ادبیات آذربایجان (دهه ۱۹۲۰-۱۹۵۰)
        • ۴٫۱٫۱٫۱نثر
        • ۴٫۱٫۱٫۲شعر
      • ۴٫۱٫۲ادبیات آذربایجان در اوایل دوره اخیر و دوره انتقالی (۱۹۵۰-۱۹۹۱)
        • ۴٫۱٫۲٫۱نثر
        • ۴٫۱٫۲٫۲شعر
    • ۴٫۲دوره پس از شوروی ادبیات آذربایجان (۱۹۹۱ – hh)
      • ۴٫۲٫۱نثر
      • ۴٫۲٫۲شعر
    • ۴٫۳ادبیات مهاجر آذربایجان (۱۹۰۹ – کنونی)
      • ۴٫۳٫۱نثر
      • ۴٫۳٫۲شعر
    • ۴٫۴ادبیات آذربایجان جنوبی (۱۸۱۳ – کنونی)
      • ۴٫۴٫۱نثر
      • ۴٫۴٫۲شعر
    • ۴٫۵ادبیات کودکان آذربایجان (قرن XX – قرن بیستم)
  • ۵منابع
  • ۶لینک های خارجی

ادبیات باستان آذربایجان

پیدایش نوشتار و ادبیات محلی به زبان آلبانیایی قفقاز با مسیحی شدن این کشور مرتبط بود، مانند ارمنی ها و گرجی ها . [۲] اولین ترجمه های ادبیات مذهبی به زبان آلبانیایی از سریانی بود. [۲] وجود نوشتار و ادبیات به زبان مادری آلبانیایی‌ها یک ضرورت عینی تاریخی بود. [۲] شرایط اجتماعی-اقتصادی و سیاسی زمینه را برای خلق ادبیات خود آلبانی فراهم کرد. [۲] در آغاز قرن پنجم، الفبای آلبانیایی بر اساس گرافیک آرامی [ منبع نمایش ] بهبود یافت . [۲] به نویسندگان باستانی[ کدام؟ ] ، به گفته آلبانیایی ها در اوایل ق.م. در قرن اول از نوشته های خود استفاده می کردند. [۲] الفبای ۵۲ واجی آلبانیایی، که در اوایل قرن پنجم توسعه یافت، مملو از صداهای خش خش و گلویی بود. [۲]

در این دوره بود که با کمک حاکم آلبانیایی Yesuage و پدرسالار آلبانیایی Iyeremi، کار موفقیت آمیزی بر روی ترجمه تورات و انجیل، Liturgy (آیین اصلی عبادت مسیحیان) و سایر موارد مذهبی انجام شد. کتاب ها . [۲] قرن های ۵-۷ را دوران شکوفایی نوشتن آلبانیایی می دانند. [۲] ادبیات اولیه آلبانیایی در شرایط مساعدی تاریخی و فرهنگی شکل گرفت. در نتیجه توسعه ادبیات، دامنه علاقه گسترش یافت، که در ژانرهای مختلف منعکس شد: آثار هاژیوگرافی، تواریخ تاریخی، اسناد حقوقی – قوانین کلیسا و قوانین سکولار شروع به ظهور کردند. در قرون پنجم تا ششم میلادی به دلایل سیاسی، جهت گیری هلنی گرایی در ادبیات محسوس بود. [۲]منابع روایی تاریخی زیر که به دست ما رسیده متعلق به سنت‌های ادبی آلبانیایی آن دوره است: « تاریخ کشور آلبانی » اثر مویسی کالانکتلی ، مرثیه شاعر قرن هفتم داوداک ، قوانین کلیسا با منابع قانونی آلبانیایی (قوانین) شورای کلیسای آکوئن قرن پنجم و پارتاو سال ۷۰۵ معروف به قانون قانون مجمع سیمئون [۲]

ادبیات آلبانیایی که در قرون ۷-۱۲ شکل گرفت، نتوانست در برابر نفوذ فرهنگی و ایدئولوژیک خارجی – اسلامی سازی و میلادی و در نهایت ارمنی شدن مقاومت کند. [۲][ بی طرفی؟ ] با این حال، مؤلفه های سنتی فرهنگ محلی آلبانیایی – توطئه های سکولار هنوز در خاچکارهای آلبانیایی (سنگ های صلیب) قرن ۹-۱۲ منعکس می شد و تقویم کوچک هنوز مورد استفاده قرار می گرفت. [۲]

همانطور که در همه کشورهایی که در نتیجه حمله اعراب به خلافت پیوستند، زبان رسمی دولتی آذربایجان از آغاز قرن هشتم میلادی، این واقعیت که این زبان به وسیله ارتباط مردمان تحت سلطه تبدیل شد، به زودی منجر به آن شد. تبدیل شدن به زبان غالب در خلاقیت ادبی و علمی. [۲] با این حال، فولکلور غنی از اندیشه های سیاسی-اجتماعی و اخلاقی در قلمرو آذربایجان وجود داشت که درصد بسیار زیادی از جمعیت آن ترک زبان هستند. [۲] از نظر مضمون و اصطلاح، در میان ضرب المثل ها ، ضرب المثل ها و دیگر نمونه های ادبی پیش از اسلام، حماسه هایی که از زبان خواننده ددا گرگود گفته می شود ، شهرت بیشتری یافت. [۲]این حماسه اوغوز که محققین آن را «پدربزرگ ادبیات شفاهی و مکتوب آذربایجان» می نامند، در قرون ششم تا هفتم به صورت شفاهی شکل گرفت و در سده های هفتم تا نهم به طور کامل شکل گرفت. [۲]

آغاز اساطیری و شعر عامیان

دوران حماسه: بناهای تاریخی مشترک ترکیه

قرون وسطی

درآمدی بر ادبیات مکتوب (قرن نهم)

در ادبیات، گرایش های «شوبیلیک» – «ناسیونالیسم» در تلاش برای حفظ سنت های فرهنگی محلی پیش از اسلام با گنجاندن آنها در دایره فرهنگ عرب، خود را نشان دادند. [۲] بنابراین، این مبارزه سیاسی-مذهبی که در سراسر جهان اسلام در آذربایجان صورت گرفت و به ویژه در نیمه دوم قرن هشتم گسترش یافت، ارتباط تنگاتنگی با عصر جدید ادبیات عرب-اسلام داشت. [۲] خلاقیت نخستین شاعران و نویسندگان عرب زبان آذربایجان متعلق به سده های VII تا VIII است. [۲] یکی از این شاعران اسماعیل بن یسار است که نماینده دو فرهنگ است – فرهنگ ملی آذربایجان و فرهنگ عرب خودش.و همچنین اطلاعاتی درباره پسرش ابراهیم و برادرش محمد در آثار فیلسوفان عرب ابن قتیبه، ابوالعباس المبارد، محمد مرزبانی و بیشتر از همه ابوالفرج اصفهانی و. دیگرانی که در قرون ۹ تا ۱۰ می زیسته و خلق کرده اند آورده شده است. [۲] منشأ این شاعران را که گاه محققان امروزی آنها را «ایرانی» می‌دانند، با اطلاعات ابن قتیبه تأیید می‌کند که منبع معتبری به شمار می‌رود. [۲]

قرون ۱۰-۱۲ به عنوان یکی از پربارترین دوره های تاریخ فرهنگ عرب-اسلام از جمله ادبیات که جزء مهمی از آن است، به شمار می رود. [۲] روشنفکران آذربایجانی که پایه گذاران این فرهنگ بودند، در عرصه ادبیات و نیز در بسیاری از زمینه ها به دستاوردهای بزرگی دست یافتند و توانستند فرهنگ همه مسلمانان آن زمان را با علم و دانش به بالاترین سطح برسانند. آثار هنری به زبانهای عربی و فارسی می نوشتند. [۲]

  • پدربزرگ گرگود

    پدربزرگ گرگود

  • اسماعیل بن یسار

    اسماعیل بن یسار

ادبیات آذربایجان اولیه رنسانس (قرن X-XI)

ادبیات آذربایجان دوره رنسانس (قرن XII)

اگرچه قرن دوازدهم را دوران شکوفایی شعر فارسی زبان در آذربایجان می دانند، اما ادبیات عرب زبان همچنان جایگاه خود را حفظ کرد و حتی در قالب استادان قلمی ماهر طرفدارانی سرسخت پیدا کرد. [۲] شاعران برجسته آذربایجانی خاقانی شیروانی و مجیرالدین بیلاقانی که عمدتاً به فارسی می نوشتند نیز در آثار خود از عربی استفاده می کردند. [۲] مردم آذربایجان در قرن دوازدهم به ادبیات عرب شخصیت های برجسته ای چون شهاب الدین یحیی سهروردی دادند . [۲]

شهاب الدین یحیی سهروردی، از اندیشمندان برجسته آذربایجان، علاوه بر رسائل فلسفی، دیوان شعری نیز خلق کرد. [۲] شعر او ارتباط نزدیکی با شعر عربی زبان آذربایجان داشت. [۲] غزل، حال و هوای حسرت و یاس، لکونیسم از ویژگی های اصلی شعر سهروردی است.

به گفته نظامی ارزین، شاعر و منتقد ادبی معروف قرن دوازدهم، پادشاهان و سلاطین برای تقویت قدرت و آوازه خود در میان مردم، باید شاعران توانا را در کاخ های خود نگه داشته و آن گونه که می خواهند تربیت کنند و تبلیغ کنند. آرزوها و آرزوهایشان از زبان و قلم این شاعران . [۲] در این دوره که ادبیات درباری به طور گسترده گسترش یافت، قطران تبریزی ابتدا در گنجه ، در کاخ شادادیری و سپس در نخجوان ، در کاخ شاه ابودولاف نخجوان زندگی کرد . [۲] به همین دلیل در این دوره از خلاقیت وی، قصیده های مدح حاکمان اهمیت بیشتری داشت. [۲]قطران مؤلف مثنوی «قُوَس نما» (یا «کوشنامه») است که تا امروز باقی نمانده است و نخستین فرهنگ توضیحی زبان فارسی به نام «التفاسیر» (تفسیر) است. [۲]

از اوایل قرن دوازدهم، استادان نابغه ادبیات آذربایجان مانند ابوالعلاء گنجوی ، فلکی شیروانی ، عزالدین شیروانی سبک و گویش جدیدی به گنجینه غنی این ادبیات آوردند و اساس مکتب ادبی آذربایجان را بنا نهادند. در گنجه و شیروان فعالیت می کند. در این مکتب فردوسی و دیگران با شروع از رودکی که نمایانگر پیوند و آشتی هنر ادبی و زندگی واقعی هستند. سبک شعری جدیدی در آذربایجان به نام «سبکی تمتارگی» ایجاد شد که متفاوت از سبکی (سبکین) خراسان-ترکیه در شعر فارسی زبان شاعرانی از جمله قطران تبریزی است.

هر چند ابوالعلاء که از میراث ادبی او فقط چند شعر باقی مانده است، فرمانروایان دوره گنجوی، شاعر بزرگ پارسی سنایی (۱۰۵۰-۱۱۴۰) را می ستاید که در اواخر قرن یازدهم و قرن بیستم ژانر حماسی را توسعه داد. نیمه اول قرن دوازدهم با سنت های مترقی شعر پیوند خورد و از چهره های فلسفی-اجتماعی ادبیات آذربایجان بود و اولین نمونه های شعر را خلق کرد. [۲] پس از ابوالعلاء، فرهیخته ترین و با استعدادترین شاگرد شاعر، داماد او افضل الدین خاقانی (۱۱۲۶-۱۱۹۹) مدیریت مدرسه ادبی شیروان را آغاز کرد. این ابوالعلاء بود که خاقانی را به شیروانشاه سوم منوچهر بزرگ (۱۱۲۰-۱۱۶۰) معرفی کرد و به او لقب «خاقانی» داد. [۲]خاقانی با خلاقیت خود صحنه جدیدی را در تفکر هنری مردمان خاورمیانه و نزدیک گشود. او سبکی جدید، تصاویر فاخر، کنایه های درخشان، عبارات، ابزار توصیف هنری، سطرها و قافیه های دشوار، واژه ها و اصطلاحات نادر، جناس را به شعر فارسی زبان آذربایجانی آن زمان آورد و مفهومی زیباشناختی از هنر پدید آورد. کلمات در هنر شعر

شاعر مهستی گنجوی جالب ترین و جنجالی ترین چهره شعر آذربایجان قرن دوازدهم است . [۲] بیشتر اشعار مهستی که به زبان فارسی و عمدتاً در ژانر رباعی سروده شده است، مربوط به محیط گنجه است. رباعی های مهستی که غزلیات عاشقانه در آثار او نقش اصلی را ایفا می کند، به دلیل دنیاگرایی، انسان دوستی و خوش بینی خود برجسته است. پس از آن است که رباعی گری در شعر آذربایجان مسیر توسعه گسترده ای را آغاز می کند. رشد هنرمندان زن در میان هنرمندان رباعی آذربایجان – شاعران ما مانند راضیه گنجوی را می توان یکی از بزرگترین دستاوردهای تأثیر و خلاقیت مهستی دانست. [۲]

یکی از شاعران برجسته «دوران طلایی» شعر فارسی زبان آذربایجان، مجیرالدین بیلاقانی ، شاگرد خاقانی، از مداحان ماهر بود. این شاعر که در محیط ادبی شیروان رشد کرده است، بیشتر قصیده های خود را به نمایندگان خاندان آتابای آذربایجان که از او حمایت می کردند و به سلطان ارسلان شاه پسر طغرل دوم تقدیم کرد . [۲] اشعار او تحت سلطه اراده و غرور بی حد و حصر، خواستار خلاقیت خود و دیگران بود.

مجسمه نظامی گنجوی در گنجه در سال ۱۹۴۶ برپا شد

در این دوره نام نظامی گنجوی به طور ویژه مطرح شده است. نظامی تمام دانش زمان خود را داشت. [۲] او با ادبیات فلسفی، نجوم و طالع بینی ، جغرافیا و ادبیات کیهان شناسی و تا حدودی ریاضیات ، فیزیک و شیمی آشنا بود . آثار او حاوی اطلاعات بسیار ارزشمند پزشکی، بیولوژیکی، طبیعی-علمی است. [۲] نظامی با «خمسه» هنر شعر را از کاخ ها و مداحی ها حذف کرد و داستان نویسی کرد. [۲] او انسان را قهرمان خود ساخت و احساسات و عواطف، احساسات و افکار، آرزوها و خواسته های او را تجلیل کرد.[۲] شخصیت، زندگی، جوهره، طرز تفکر و فلسفه او موضوعاتی بود که نظامی را به تفکر واداشت و ردیف اصلی اشعار او را تشکیل داد. صنعت، فرم و محتوا در آثار نظامی یکی و مکمل یکدیگر بودند. [۲] خلاقیت نظامی تأثیر زیادی در پیشرفت ادبیات اقوام شرق داشت. [۲] آثار او بخشی از دروس اصلی مدارس قرون وسطی بود، شاعران، نویسندگان و طلاب از آنها آموختند و آنها را حفظ کردند. [۲] امیرخسرو دهلوی ، عماد کرمانی ، عبدالرحمن جامی ، علیشیر نوایی ، محمد فضولی و دیگران را می توان از پیروان مکتب نظامی دانست.[۲]

در میان شاعران و نثرنویسان آذربایجانی قرن دوازدهم، یکی دیگر از نمایندگان مکتب ادبی گنجه، ابوبکر بن خسروف استاد، دوست نظامی گنجوی ، توجه ویژه ای به خود جلب می کند. [۲] نسخه خطی کمیاب او از «مونیس نامه» هم اکنون در موزه بریتانیا در لندن نگهداری می شود و تنها منبع اطلاعاتی درباره زندگی و آثار ابوبکر بن خسرو است. [۲] بر اساس این اطلاعات، شاعر به آتابای آذربایجان خدمت کرد، معلم و مربی شاهزادگان جوان شد، آثار خود را به آتابای آذربایجانی جهان پهلوان ، قیزیل ارسلان و آتابای ابوبکر تقدیم کرد . [۲]

ادبیات آذربایجان قرون وسطی (قرن XIII-XVI)

در قرون سیزدهم تا پانزدهم، ادبیات آذربایجان در شرایط بسیار سختی توسعه یافت. [۳] قرن ۱۳-۱۵ دوره ای است که ادبیات دربار و شعر قصیده نسبتا ضعیف بود. [۳] شاعران برجسته ای چون عمادالدین نسیمی از نظر جهت گیری خلاقیت با ادبیات درباری و مداح بیگانه بودند. [۳] اما شاعرانی چون ذوالفقار شیروانی و عارف اردبیلی سنت های شعر درباری را ادامه دادند. [۳]

در قرن چهاردهم، شعر آذربایجان نسبتاً سریعتر رشد کرد. [۳] ادبیات این قرن از نظر مضمون با نمونه های ادبی قرون قبل تفاوت داشت. [۳] در آن زمان حماسه‌های حماسی وجود داشت که زندگی را به شکلی گسترده‌تر منعکس می‌کرد. [۳] صفحات زندگی و پیکره های انسانی خلق شده در این آثار نشان می دهد که شعر در حال دور شدن از عرفان و استحکام بیشتر رابطه آن با زندگی است. [۳] «فرهادنامه» عارف اردبیلی و شعر «مهر و مشتری» عصار تبریزی ، آثاری هستند که این ویژگی ها را به وضوح نشان می دهند. [۳]

اندیشه های تصوف در شعر آذربایجانی این دوره رواج بیشتری داشت . [۳] این را می توان با افزایش فشار و بهره برداری داخلی و خارجی توضیح داد. [۳] مصیبت ها، غارت منابع مادی کشور، گرسنگی و فقر موجب اعتراض توده ها شد و گرایش های نارضایتی، ناامیدی و ناامیدی را در برخی طبقات روشنفکر و هنرمندان تقویت کرد. [۳] این وضعیت شرایطی را برای گرایش برخی از شاعران و دانشمندان به سوی اندیشه های تصوف به وجود آورد. [۳] محمود شبستری یکی از برجسته ترین نمایندگان شعر صوفیانه است که در این دوره شکل گرفت . [۳]تحصیلات مدرسه ای گرفت، زبان های عربی و فارسی، طبیعت، طالع بینی، فلسفه دینی- عرفانی قرون وسطی را فرا گرفت، به کشورهای خاورمیانه سفر کرد و اثر معروف «گلشنی راز» را با حدود هزار بیت خلق کرد. [۳] این اثر به مباحث نظری و فلسفی تصوف اختصاص دارد و در قالب پرسش و پاسخ نوشته شده است. [۳] مبانی پانتئیسم، جهان بینی شاعر متفکر در اینجا منعکس شده است. [۳]

از قرن سیزدهم تا چهاردهم میلادی، سنت نوشتن آثار ادبی به زبان های عربی و فارسی به دلیل افزایش نمونه های شعری که به زبان آذربایجانی خلق می شود، به تدریج رو به ضعف نهاد. [۳] دو غزل از عزالدین حسن اوغلو و یک مخمم تقدیم به سلطان محمد اولجایتو (۱۳۰۴-۱۳۱۶) توسط نصیر باکوی از جمله آثاری است که به زبان آذربایجانی نوشته شده است . [۳] آثار قاضی برهان‌الدین (۱۳۴۴-۱۳۹۸) در میان نمونه‌های شعری که در قرن چهاردهم به زبان آذربایجانی خلق شد، بسیار مورد توجه است . تأثیر فولکلور را می توان در اشعار این هنرمند در تجلیل از عشق شنید. [۳]

یکی از شاعرانی که در نیمه دوم قرن چهاردهم و آغاز قرن پانزدهم نقش مهمی در توسعه شعر آذربایجان ایفا کرد، عمادالدین نسیمی است. نسیمی دیوان بزرگی به زبان آذربایجانی پدید آورد. [۳] او به زبان‌های عربی و فارسی نیز شعر می‌سرود، اما اشعاری که به زبان آذربایجانی می‌سرود، ظهور زبان مادری را در صحنه تاریخ و تقویت آن به‌عنوان وسیله‌ای علمی و فرهنگی تضمین می‌کرد. [۳] نسیمی زبان ادبی آذربایجان را به قیمت زندگانی زبان عامیانه غنا بخشید، شعر را از نظر ابزار بیان هنری، ژانر، وزن و هارمونی توسعه داد. [۳]

از قرن پانزدهم، ادبیات آذربایجان عمدتاً به زبان مادری شروع به توسعه کرد. [۳] یکی از شخصیت هایی که در قرن پانزدهم در زندگی اجتماعی و فرهنگی آذربایجان نقش برجسته ای داشت، شاعر جهانشاه حقیقی است . [۳] او علاقه زیادی به شعر، موسیقی و فولکلور واقعی نشان داد، با مردم مترقی زمان خود ارتباط نزدیک داشت و با علم و آموزش همدل بود. [۳] شاعر در ادامه سنت های شعر کلاسیک آذربایجان، قهرمان غنایی خود را با بیانی ظریف، استعاره های زیبا و رنگ های هنری رنگارنگ توصیف کرد. [۳]

در میان رهبرانی که جنبش جلالی را رهبری می کردند، کوراوغلو برجسته بود. شخصیت کوراوغلو و وقایع مربوط به او در فرهنگ عامه آذربایجان بازتاب گسترده ای دارد. [۳] حماسه کوراوغلو از شاخه های مختلفی تشکیل شده است. [۳] هر شاخه از حماسه دارای یک شخصیت روایی مستقل و کامل است. [۳] با این حال، یک ایده کلی وجود دارد که همه شاخه های کار را متحد می کند. [۳] این اندیشه توسط کوراوغلو و مبارزه او با فئودال ها و مهاجمان ستمگر مردم تقویت شد. [۳] بخش بزرگی از فصل‌ها به راهپیمایی‌های مختلف کوراوغلو اختصاص دارد. [۳]

در قرن پانزدهم، میراث هنری شاعران آذربایجانی که آثاری به زبان آذربایجانی خلق کردند، مانند حمیدی ، بصیری و کیشوری ، در قرن شانزدهم توسعه یافت. [۳] از بدو تأسیس دولت صفوی، سرودن شعر به زبان آذربایجانی اهمیت ویژه‌ای داشت. [۳] هنرمندانی چون سووری ، شاهی ، مطمی ، طفیلی ، قاسمی در مجلس شاعرانی که در کاخ شاه اسماعیل ختایی کار می کردند شرکت داشتند . مجمع به ریاست «مالکوش شعر» – حبیبی برگزار شد. در آن دوره اندیشه های ادبی نیز زمینه ای برای رشد آزاد در ادبیات پیدا کردند. در قرن شانزدهم، شاعران ادبی حول دولت صفوی متمرکز شدند و سعی کردند با فرقه شیعه متحد شوند. در این راستا، خلاقیت شاعرانی که با نام مستعار سوری و توفیلی سروده اند، بیشتر نمونه است.

میراث ادبی شاه اسماعیل ختایی مشتمل بر «دیوان» به زبان آذربایجانی، ابیات آموزنده، دوبیتی های غنایی، مثنوی به نام «پند» و منظومه «دهنامه» است. ختایی در آثار خود از زبان عامیانه، اصطلاحات و اوزان هجایی و فولکلور استفاده کرده است. در قرن شانزدهم، خلاقیت عامیانه، به ویژه ادبیات عاشقانه، نه تنها در میان مردم، بلکه حتی در کاخ نیز مورد استقبال قرار گرفت. در مجالس ادبی که در کاخ شاه اسماعیل اول برگزار می شد، اشعاری که به صورت هجایی سروده می شدند و به آنها «ورساگی» می گفتند، رواج داشت.

در تاریخ توسعه ادبیات آذربایجان، آثار محمد فضولی جایگاه استثنایی را به خود اختصاص داده است. آثار او با محتوای عمیق خود آغاز مرحله جدیدی در تاریخ اندیشه اجتماعی و هنری مردم آذربایجان است. [۳] فضولی بر سنت های ادبی چند صد ساله فرهنگ آذربایجان تسلط یافت، آنها را توسعه داد، محتوا و ویژگی های هنری جدیدی به ادبیات آذربایجان آورد. از آثار او می توان به دیوان هایی که به زبان های آذربایجانی، فارسی و عربی سروده شده، اشعاری به نام های «سخن الاسمر»، «هفت جام»، «انیس القلب»، آثار منثور «صحات و مراز»، «ریندو زاهد» اشاره کرد. “رساله فلسفی “مطلع الاعتقاد” او مشهور است.در فهرست برنامه “حافظه جهان” یونسکو گنجانده شده است.

شعر [ ویرایش | ویرایش منبع ]

  • ابوالعلاء گنجوی

    ابوالعلاء گنجوی

  • تار تبریزی

    تار تبریزی

  • مهستی گنجوی

    مهستی گنجوی

  • خاقانی شیروانی

    خاقانی شیروانی

  • مجیرالدین بیلگانی

    مجیرالدین بیلگانی

  • راضیه گنجوی

    راضیه گنجوی

  • نظامی گنکاوی

    نظامی گنکاوی

  • شمس تبریزی

    شمس تبریزی

  • عزالدین حسن اوغلو

    عزالدین حسن اوغلو

  • شیخ صفی

    شیخ صفی

  • فضل الله نعیمی

    فضل الله نعیمی

  • قاضی برهان الدین

    قاضی برهان الدین

  • عمادالدین نسیمی

    عمادالدین نسیمی

  • جهان شاه

  • حبیبی

    حبیبی

  • عاشیق قربانی

    عاشیق قربانی

  • محمد فضولی

    محمد فضولی

  • شاه اسماعیل ختایی

    شاه اسماعیل ختایی

ادبیات آذربایجان دوره جدید (هفدهم – ۱۹۲۰)

ادبیات آذربایجان اولیه دوره مدرن (قرن XVII-XVIII)

ادبیات آذربایجان قرن هفدهم با توسعه گسترده اشکال و ژانرهای مختلف فولکلور همراه با شعر مکتوب مشخص می شود. [۳] احساسات خیرخواهانه توده های کارگری که ظلم و محرومیت را تحمل کردند در آثار فولکلور نمود درخشانی یافت. [۳] در تاریخ ادبیات قرن هفدهم، روند کلی توسعه در زمینه فولکلور و شعر عاشقانه را باید یکی از نکات اصلی دانست. موسیقی دانان و آهنگسازانی که به سنت های دوران قدیم، به ویژه دستاوردهای قرن شانزدهم اشاره کردند، انواع هنر فولکلور را توسعه دادند. [۳] روند شکل گیری کامل حماسه های ارزشمند قهرمانی و عشق مصادف با پایان قرن شانزدهم و آغاز قرن هفدهم است. [۳]در قرن هفدهم حماسه‌های معروفی چون «شاه اسماعیل»، « عاشیق قریب »، « اصلی و کرم »، «نوروز» به طور کامل شکل گرفت. [۳]

قرن ۱۶-۱۷ دوره ظهور هنر عاشیق است. [۳] آثار فولکلور به لطف هنر و حافظه عاشقان، زیبایی اصلی خود را حفظ کرده و به عصر مدرن رسیده است. [۳] عشاق در خلق آثار حماسی و غنایی چهره های اصلی بودند. [۳] عاشیق ها از زمان های قدیم تأثیر زیادی داشته اند، اما تنها در قرن های ۱۶ و ۱۷ شعر عاشیق به طور گسترده توسعه یافت. [۳]

یکی از ویژگی های قابل توجه شعر قرن هجدهم، خلق اشعار در مقیاس بزرگ است که عمدتاً در قالب مخماس سروده شده است و به وقایع و اشخاص واقعی آن زمان اختصاص دارد. [۳] این آثار که به اعتبار تاریخی متمایز می شوند، به روشن شدن و درک بسیاری از رویدادهای قرن و حقایق زندگی اجتماعی و سیاسی کمک می کنند. [۳] اینها به نوعی آیینه تحولات آذربایجانی های قرن هجدهم هستند. [۳] قرن هجدهم نمونه‌های جالبی از نثر به ما داد. [۳] مهم ترین آنها اثر «شهریار» نوشته نویسنده ای ناشناس بر اساس حماسه عامیانه «شهریار و صنوبر» است. [۳] حماسه بی رحمی نابرابری اجتماعی را به تصویر می کشد که مانع عشق عاشقان می شود.[۳] یکی دیگر از نمونه های جالب ژانر نثر قرن ۱۸ رمان “دزد و گاز” است. [۳] این اثر بر اساس گفتگوی بین یک افسر مجری قانون و یک کلاهبردار خرده پا است. [۳]

در قرن هجدهم، شعر نوع اصلی ادبیات باقی ماند. [۳] مانند قرن هفدهم، قرن هجدهم دوره ظهور شعر عاشقانه است. در قرن هجدهم ، بیماران قاسم ، صیمی، صالح، عرفانی، ملالی و غیره. عاشقان و همچنین شاعران نزدیک به آنها در سبک نوشتند و خلق کردند. [۳] شعر آنها به دلیل نزدیک بودن به امیدها و آرزوهای مردم متمایز است. [۳] از نظر موضوعی، این اشعار غالباً با نقوش عاشقانه مربوط به یک شخص در زندگی واقعی و تجلیل از زیبایی یک زن دنیوی است. [۳] با این حال، این شاعران فضای کمی برای اشعار تعلیمی-اخلاقی درباره نابرابری اجتماعی و زندگی سخت مردم عادی قائل نبودند. بزرگترین استاد شعر آموزنده، قاسم، بیمار شیفته بود. بسیاری از شاهکارهای او به طور گسترده در معرفی حماسه های مختلف خلق شده در قرن ۱۸ و در قرن های بعد استفاده شد. [۳]

مانند قبل، در قرن هجدهم، شعر بر اساس سنت های کلاسیک غزلیات شرقی رواج یافت. [۳] نشاط شیروانی با غزلیات لطیف عاشقانه اش شهرت زیادی پیدا کرد. عارف شیروانی ، عارف تبریزی ، آقا مسیح شیروانی ، مهجور شیروانی ، شاکر شیروانی و دیگران آثار غنایی زیادی در اشکال و انواع عروز خلق کردند. [۳] این شاعران از بسیاری جهات با نت های خشم، تنهایی، نارضایتی از قوانین زمین و خشم علیه مردم ستمگر متحد شده اند.

در اوج شعر قرن هجدهم، دو هنرمند برجسته وجود دارند – ملا پناه وگیف و ملا ولی ویدادی . [۳] این دو دوست شاعر را عوامل زیادی به هم نزدیک کرده است. [۳] آنها با هم زبان شعر، قالب شعر را تغییر دادند و آن را برای مردم معنادارتر کردند. [۳] در آثار واگیف و ویدادی است که سنت‌های کلاسیک و عامیانه با هم ترکیب می‌شوند. [۳] با این حال، هر یک از آنها زندگی را به گونه ای منحصر به فرد و متفاوت از یکدیگر درک و درک می کردند و این اثری بی نظیر در خلاقیت آنها بر جای گذاشت. [۳] حال و هوای غم انگیز در غزلیات ویدادی حاکم است. [۳]عامیانه، غنای تصاویر، هنر هنری صیقلی، زبان زنده و رسا، درک خوش بینانه از واقعیت – همه اینها مهمترین ویژگی های چهره خلاق واگیف است. [۳]

شعر آذربایجان قرن هجدهم، به ویژه هنر عاشیق و ادبیات نوشتاری که از نظر سبک به آن نزدیک است، تأثیر خاصی بر شعر مردمان همسایه قفقاز داشته است، بسیاری از عاشیق های آنها تمام یا بخشی از اشعار خود را به زبان آذربایجانی سروده اند. . [۳] نمونه بارز تأثیر متقابل ادبیات عامیانه قفقاز، خلاقیت شاعر و عاشق ارمنی سایات نوا است که با موفقیت به زبان های آذربایجانی، ارمنی و گرجی خلق کرد . [۳]

شعر [ ویرایش | ویرایش منبع ]

  • صائب تبریزی

    صائب تبریزی

  • قاسم مریض

    قاسم مریض

  • ملا ولی ویدادی

    ملا ولی ویدادی

  • ملا پناه وگیف

    ملا پناه وگیف

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در siv

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *